
غالب دهلوی
شمارهٔ ۸۷
۱
با من که عاشقم سخن از ننگ و نام چیست؟
در امر خاص حجت دستور عام چیست؟
۲
مستم ز خون دل که دو چشمم از آن پرست
گویی مخور شراب و نبینی به جام چیست؟
۳
با دوست هر که باده به خلوت خورد مدام
داند که حور و کوثر و دارالسلام چیست؟
۴
دلخسته غمیم و بود می دوای ما
با خستگان حدیث حلال و حرام چیست؟
۵
در روز تیره از شب تارم نماند بیم
چون صبح نیست خود چه شناسم که شام چیست؟
۶
با خیل مور می رسی از ره خوش ست فال
قاصد بگو کز آن لب نوشین پیام چیست؟
۷
گفتی قفس خوش ست توان بال و پر گشودن
باری علاج خستگی بند دام چیست؟
۸
از کاسه کرام نصیبست خاک را
تا از فلک نصیبه کأس کرام چیست؟
۹
نیکی ز تست از تو نخواهیم مزد کار
ور خود بدیم کار توایم انتقام چیست؟
۱۰
غالب اگر نه خرقه و مصحف به هم فروخت
پرسد چرا که نرخ می لعلفام چیست؟
نظرات
صبا شهبازی