
قطران تبریزی
شمارهٔ ۱۰۵ - در مدح ابوالحسن علی لشگری
۱
کافور بار شد فلک و کوه سیمرنگ
وز کوه کرد روی سوی دشت غرم و رنگ
۲
کهسار سیمرنگ شد و چرخ سیمگون
آبی زریر گون شده باده عقیق رنگ
۳
چرخ کبود مانده برو ابر جای جای
چون پر ز دوده آینه بر جای جای زنگ
۴
از برف کوهسار شده پر سپاه روم
وز زاغ مرغزار شده پر سپاه زنگ
۵
چون روی دوستان ملک گشت سرخ سیب
چون روی دشمنانش شده زرد با درنگ
۶
میر ستوده بوالحسن آن آفتاب جود
شاه نبرد لشگری آن آفتاب جنگ
۷
بادش همیشه دولت یار و نشاط جفت
بادش همیشه روی بیار و قدح به چنگ
تصاویر و صوت

نظرات