
قطران تبریزی
شمارهٔ ۱۱۹
۱
ای جان بدسگالان جفت گداز کرده
وی طبع نیک خواهان انباز ناز کرده
۲
شد روزه خجسته عید مبارک آمد
اندر گشاده یابی این در فراز کرده
۳
درهای رنج بادا بر تو فراز دائم
درهای عیش بادت بیوسته باز کرده
۴
از خلق بی نیازی هستی جهانیان را
از خواسته ببخشش دل بی نیاز کرده
۵
چون می خوری امیرا باده طراز میخور
کر مشگ ناب کردی بر گل طراز کرده
۶
گر شعر کوته آمد چون می خورم بشادی
شعر دراز خوانم فردا نماز کرده
نظرات