
قطران تبریزی
شمارهٔ ۱۲۳
۱
شادی ز دلم دور شد و خواب ز دیده
تا من نیم آن روی دلارام تو دیده
۲
گر تو به تن و جان و دل و دیده نیائی
سوی تو فرستم دل و جان و تن و دیده
۳
از من به جز آواز و حدیث ایچ نمانده است
تا من نیم آواز و حدیث تو شنیده
۴
تا بی سببی خویشتن از من بکشیدی
گشتم ز غم حجر تو چون زر کشیده
۵
تا هست میان من و تو پرده جدائی
من برده دلم روز و شب و پرده دریده
۶
تا تو بگسستی شدم از خواب گسسته
تا تو ببریدی شدم از خود ببریده
۷
گوئی نبدم رنج فراق تو فرخته
گوئی نبدم ناز وصال تو خریده
تصاویر و صوت

نظرات
فاتح عبدالهزاده