
قطران تبریزی
شمارهٔ ۱۴
۱
شهریارا خرمی کن کاول شهریور است
با دلارامی که با هر شادئی اندر خور است
۲
جان و دل را مونس است و با گل و با نرگس است
نوبهار مجلس است و آفتاب لشگر است
۳
این جهان همچون صدف گشت و تو او را گوهری
بر صدف چندان فتد قیمت که او را گوهر است
تصاویر و صوت

نظرات