
قطران تبریزی
شمارهٔ ۱۹
۱
گوشی که در حلقه او بود لفظ تو
مالیده سفاهت هر بدگهر شده است
۲
چشمی که خاک درگه تو سرمه داشتی
راه ذهاب چشمه خون جگر شده است
۳
بودی نیام تیغ فصاحت زبان من
واکنون ببین که ترکش تیر سحر شده است
نظرات