
قطران تبریزی
شمارهٔ ۲۶
۱
ملکان را ز آسمان کبود
چون تو هرگز کریم و راد نبود
۲
هرگز از تو کسی بلا نکشید
هرگز از تو کسی جفا نشنود
۳
عید فرخنده باد بر تو ملک
باد یزدان ز جان تو خشنود
۴
تا ترا درد رنجه داشت همی
روز مردم ز درد گشت کبود
۵
ما همه بندگان چو شیفتگان
دل غم آلود و دیده خون آلود
۶
تا بدین مایه حال تو یزدان
خلق را صنع خویشتن بنمود
۷
بس نه بخشود بر تو باد یقین
بر همه مردم جهان بخشود
۸
دار و گیر جهانیان را چرخ
ز تن و جان و دل ترا بزدود
۹
تنت پالود کردگار ز درد
زود گردی درست و خرم زود
۱۰
گر جهان بر تو وقف کرد خدای
نکند بر تو هیچ دشمن سود
۱۱
باد چندان بقات در شاهی
که بود نام بت پرست و جهود
نظرات