
قطران تبریزی
شمارهٔ ۲۹
۱
خدایگان جهان را طبیب دارو داد
موافق آمد از بهر آنکه نیکو داد
۲
اگر چه روزی موئی بکاست از تن شاه
هزار سال بجسم و روانش نیرو داد
۳
جهان و جان و دل و تنش هر سه باد فدا
که هر سه چار مرا چون نگه کنم او داد
۴
ایا خدای ترا داده صد هزار هنر
هم او بدشمن تو صد هزار آهو داد
۵
مباد خسته یکی روز پشت و پهلوی تو
که بخت خصم ترا درد پشت و پهلو داد
۶
ز نور خویشتن ایزد بیافرید ترا
پس انگهت بسزا دست و تیغ و بازو داد
۷
ترا زمانه زبانی بداد گوهر بار
ولی بچشم عدوی تو باز لولو داد
۸
ایا مبارک داروی تو مبارک باد
که دشمنان ترا بخت مرگ دارو داد
تصاویر و صوت

نظرات