
قطران تبریزی
شمارهٔ ۶۱
۱
ای آنکه همیشه دل تو رادی جوید
طبع تو همه گرد در رادی پوید
۲
چون ماه سخای تو همه جای بتابد
چون مشک عطای تو بهر جای ببوید
۳
از سنگ بنام تو همی سوری خیزد
از خاره بفر تو گل سوری روید
۴
از من بگسستی تو بگفتار تنی چند
گر یاد کنمشان دلم از درد بموید
۵
از بهر گناهان مرا عذر تو جستی
چون هست گناهم ز تو این عذر که جوید
۶
بر خصم کسی عذر بیک مهر نبندد
وز دوست کسی دست بیک جنگ نشوید
تصاویر و صوت

نظرات