قطران تبریزی

قطران تبریزی

شمارهٔ ۶۸

۱

ای مکان سعد و کان جاه و ارکان ظفر

جشن فروردین فرخ بر جهان افکند فر

۲

بر تو میمون باد و فرخ ای شه پیروزگر

می خور و بفروز جان با ناز و نوش کام و گر

۳

از تو بفروزد خردمندان گیتی را بصر

زانکه با معنی بسیاری و لفظ مختصر

۴

رنج و ناز دوستان و دشمنان بردی بفر

مرده کی باشد شهی کش همچو تو باشد پسر

۵

سیم نزدیک تو همچون سنگ باشد بی خطر

کینه جویان را بلائی مهرورزان را نظر

۶

خسروا تو خیر خیری دیگران خیرند و شر

چون تو هرگز نافرید ایزد کریم اندر بشر

۷

گاه رادی زی تو یکسانست کاه و سیم و زر

گاه مردی از تو ترسانست پور زال زر

۸

نزد سلطان رفتن تو کشتن از نار است تر

رفتنت فرخنده باد و آمدن فرخنده تر

۹

چون بود باز آمدنت آید بپیروزی خبر

ما بنازیم و دل دشمن شود زیر و زبر

۱۰

تا جهان باشد مبادا جز تو سالاری دگر

زانکه رادی بی خلافی و رحیمی بی مگر

۱۱

گر نبودی بنده را نقرس شکسته بال و پر

بارکش بودی بجای پای بر راهم ز سر

۱۲

تا تو باز آئی به دولت او بود ساعت شمر

روی گشته چون زریر و چشم گشته چون شمر

تصاویر و صوت

دیوان قطران تبریزی به اهتمام محمد نخجوانی - تصویر ۵۱۳

نظرات