قطران تبریزی

قطران تبریزی

شمارهٔ ۷۶

۱

منم ز حسرت دیدار یار زار و نزار

همی بگریم چون ابر نوبهاری زار

۲

یکی درخت بکشتم ببوستان امید

که ناز بودش برگ و نشاط بودش بار

۳

بآب مهرش پروردم و بباد هوی

بآفتاب وفا و بماهتاب دمار؟

۴

بقهر باد فراق از کنار منش بکند

از آب چشمم دریا کنار کرد کنار

۵

چو یاد آیدم از مشگبوی نرگس او

شود دو نرگس من لاله برگ لؤلؤ بار

۶

چو یاد آیدم از بی قرار سنبل او

جدا شود ز دل و جان من شکیب و قرار

۷

بسی چشیدم زان مشگبوی دو لب می

نماند با من حاصل مگر بلای خمار

۸

بسی بسودم گلبوی لاله رنگ رخش

فراق او بدل من خلید همچون خار

۹

چنانکه داور از آن ماه داد من نستد

مراد هاد صبوری بعشق او دادار

تصاویر و صوت

نظرات