
قطران تبریزی
شمارهٔ ۷۹
۱
دلشاد نشستم بمقام پدر خویش
برغم نکند سرد دلم رهگذر خویش
۲
کز هر چه بگیتی خبر هست بجستم
بسیار ندارم ز بزرگی گهر خویش
۳
گه بوسه ستانم ز عقیقی شکر دوست
گه زهر کنم بر دل دشمن شکر خویش
۴
بر پشت زمین بر اثر خصم نپایم
تا حشر بپایم بجهان بر اثر خویش
۵
زین رستن از اندیشه بیهوده دشمن
شکرم همه هست از ملک دادگر خویش
نظرات