قطران تبریزی

قطران تبریزی

شمارهٔ ۸۷

۱

زان زرد شد از داغ و درد رویم

زیرا که بوصل تو نیست رویم

۲

من راه نیابم سوی تو دانی

هرچند بسوی تو راه جویم

۳

زان پس که همه روز با تو بودم

پوشیده نبود از تو روی و مویم

۴

چو نان نگسستی ز من که روزی

آرد بر تو باد تند بویم

۵

تا روی بشوراب چشم شوئی

من روی به آب دیده شویم

۶

چون بر گذری نام تو بگویم

از دور کند بر خروش رویم

۷

در دیده شود سرشگ رویم

چون دور کند پیک تو بگویم

۸

با کس نتوانم حدیث گفتن

گه گاه بخلوت غم مویم

۹

رازم بجهان کس نگه ندارد

من راز تو جز با تو با که گویم

تصاویر و صوت

نظرات