
قطران تبریزی
شمارهٔ ۸۸
۱
آرزومند روی جانانم
برود زار زو همی جانم
۲
آرزو را و درد دوری را
بجز از صبر چیست درمانم
۳
همه چیزی همی توانم کرد
صبر کردن بهجر نتوانم
۴
بر غم و درد من بس است گوا
رنگ رخسار و آب مژگانم
۵
دل بدادم بدوست خویش بطبع
تا دل از دوست باز بستانم
۶
ظن خطا شد مرا در آن مه روی
دل بدادم کنون پشیمانم
تصاویر و صوت

نظرات