
قدسی مشهدی
شمارهٔ ۱۰
۱
از جا نبرد صحبت اهل هوس مرا
آتش نیم که تیز کند خار و خس مرا
۲
آمیزشم چو جغد شگون نیست بر کسی
گو آشنای خویش مدان هیچکس مرا
۳
هنگام عرض حال ز چین جبین تو
در سینه چون حباب گره شد نفس مرا
۴
بر من زمانه منت بال هما نهد
افتد به سر چو سایه بال مگس مرا
۵
دنبال کاروان بلا عشق دمبهدم
آواز میکند به زبان جرس مرا
۶
ای عندلیب نیست مرا بر تو حسرتی
گلشن ترا مبارک و کنج قفس مرا
نظرات