قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

شمارهٔ ۱۱۰

۱

طبیب من چه شد گر مهربان نیست؟

من بیمار را پروای جان نیست

۲

غرور خضر، عاشق برنتابد

محبت کم ز عمر جاودان نیست

۳

نمی‌جوشند با هم ناتوانان

که با هم، موی را خون در میان نیست

۴

به بیماری سپردم تن چو نرگس

که در عالم طبیب مهربان نیست

۵

ندارم بهره‌ای از مومیایی

شکست دل شکست استخوان نیست

۶

جهان چون بود و نابودش مساوی‌ست

چرا گوید کسی کاین هست و آن نیست

۷

چنان افسرده خواهد روزگارم

که پنداری مرا در جسم جان نیست

تصاویر و صوت

نظرات