
قدسی مشهدی
شمارهٔ ۱۱۱
۱
نیست باکی گر به دستم غنچه سیراب نیست
در دل من غنچه پیکان او نایاب نیست
۲
جلوه صبح است شامم را به یاد روی دوست
آسمان را بر شب من منت مهتاب نیست
۳
شوق دیدار تو چندان لذت از یک دیدنت
بر سر هم ریخت در چشمم که جای خواب نیست
۴
خون گری قدسی که دارد گریه خونین اثر
پاره دل را چه شد در دیده گر خوناب نیست
تصاویر و صوت

نظرات