
قدسی مشهدی
شمارهٔ ۱۱۸
۱
کعبه عشق است کانجا هیچ محمل ره نیافت
کس به جز عاشق در آن وادی و منزل ره نیافت
۲
آفتاب آمد که بیند عارضش بیاختیار
از هجوم غمزه، از روزن به محفل ره نیافت
۳
زان شب تارم نداند صبح کز خون دلم
سوی روزن هرگزم خورشید از گل ره نیافت
۴
وه چه صید لاغری قدسی، که مُردی و ز ننگ
ذوق بسملکردنت در طبع قاتل ره نیافت
نظرات