قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

شمارهٔ ۱۲۴

۱

بیگانه‌ای اگر نه به جانانه آشناست

رشکم چرا به صد غم بیگانه آشناست

۲

معشوق هم به چاره عاشق نبرد راه

شد عمرها که شمع به پروانه آشناست

۳

در وادی خیال تو و گفتگوی عشق

چشمم به لب، چو خواب به افسانه آشناست

۴

بیگانه است اگرچه ز پیراهن خرد

با سنگ کودکان تن دیوانه آشناست

۵

هرگز برای فال دلم شانه‌ای ندید

شد عمرها که زلف تو با شانه آشناست

۶

پیغام نیک و بد همه را می‌برد بجا

پیک صبا به کعبه و بتخانه آشناست

۷

خون می‌خورد همیشه و عیشش کند قیاس

قدسی لبی که با لب پیمانه آشناست

تصاویر و صوت

نظرات