
قدسی مشهدی
شمارهٔ ۱۲۶
۱
کس چه داند از چه در دل آه شبگیرم شکست
نامهای بر پر نبستم در کمان تیرم شکست
۲
مرغ تدبیرم به سوی بام وصلش میپرید
از قضا در راه بال مرغ تقدیرم شکست
۳
کردهام در خدمتت تقصیر و از تاثیر آن
پشت امیدم خمید و رنگ تقصیرم شکست
۴
صورت خود میکشیدم بهر پابوسش به راه
انفعال این تمنا رنگ تصویرم شکست
۵
باخبر شد از شکست خود دل آگاه من
آستین دست قضا چون بهر تخمیرم شکست
۶
کی شوم غمگین که چون قدسی مرید بادهام
پشت صد اندوه را یک همت پیرم شکست
نظرات