قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

شمارهٔ ۱۳۱

۱

منم که نور خرد در چراغ من غلط است

بجز هوای جنون در دماغ من غلط است

۲

سرود مرغ من الماس بر جگر پاشد

ترانه‌سنجی بلبل به زاغ من غلط است

۳

نگه ز دیدن آن، ریش گردد ای همدم

برو که دیده گشودن به داغ من غلط است

۴

تمام، خون دل است و فشرده الماس

نبرده پی لب من، یا ایاغ من غلط است

۵

نشان پا طلبد خصر و من به وادی عشق

به دیده می‌سپرم ره، سراغ من غلط است

۶

تمام شعله شوای طایر حرم، زنهار

به بال و پر هوس گشتِ باغ من غلط است

۷

طبیب گو مده آزار خود، که چون قدسی

اسیر گشته عشقم، فراغ من غلط است

تصاویر و صوت

نظرات