قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

شمارهٔ ۱۳۷

۱

صوت بلبل را شنیدم ناله زاری نداشت

آسمان در نُه قفس چون من گرفتاری نداشت

۲

بر دل تنگم ندانم عافیت را در که بست

با وجود آنکه این ویرانه دیواری نداشت

۳

از تماشای تو جز حسرت نصیب ما نگشت

دیده حسرت نصیبان بخت بیداری نداشت

۴

گل‌فروش از ساده‌لوحی گل سوی بازار برد

ورنه تا گل بود چون بلبل خریداری نداشت

۵

عقده‌ای گر بود در زلفش دل من بود و بس

ورنه با زلف پریشانش گره کاری نداشت

۶

کی ز رنج من خبردارست از پهلوی دل؟

آن که شب‌ها تا سحر در خانه بیماری نداشت

۷

آب چشمم خویش را بر قلب دریا می‌زند

تا بنا شد گریه، چون اشکم جگرداری نداشت

۸

طره دستار قدسی را پریشان کس ندید

هرگز آن ناقص جنون سودای سرشاری نداشت

تصاویر و صوت

دیوان حاجی محمدجان قدسی مشهدی به کوشش محمد قهرمان - حاج محمد جان قدسی مشهدی - تصویر ۴۳۲

نظرات