
قدسی مشهدی
شمارهٔ ۱۴۶
۱
بی روی تو کارم همه با دیده تر بود
تا دامن خاک از مژهام لخت جگر بود
۲
در گلشن اندیشه به یاد رخ و زلفت
هر سو که شدم سنبل و گل تا به کمر بود
۳
نشکفت گلی از اثر نغمه بلبل
این فیض نصیب نفس باد سحر بود
۴
هر عیب که بود از نظر خلق نهفتم
آن عیب که پوشیده نگردید هنر بود
۵
هرگز ز بد خویش فراموش نکردم
هرجا که شدم، آینهام پیش نظر بود
تصاویر و صوت

نظرات