
قدسی مشهدی
شمارهٔ ۱۵۱
۱
قضا ز خانه چو رختم بر آستانه نهاد
بر آستان تو چشمم بنای خانه نهاد
۲
حدیث عشق تو افسانه گشته در همه جا
از آن دلم همه جا گوش بر فسانه نهاد
۳
میانه گل و بلبل که مو نمیگنجد
چگونه شد که صبا پای در میانه نهاد
۴
کمند جذبه صیاد خویش را نازم
که دام زلف نه بر اعتماد دانه نهاد
۵
نگشت جمع دمی زلفش از پریشانی
نسیم خاست ز جا گر ز دست، شانه نهاد
نظرات