
قدسی مشهدی
شمارهٔ ۱۵۵
۱
باز از مرغان دلم حرف سمندر میزند
پیک آهم شعله جای نامه بر سر میزند
۲
با خیال روی شیرین هرکه گیرد خلوتی
روح فرهادش ز غیرت حلقه بر در میزند
۳
شرح احوال اسیران سر بسر سوز دل است
نامه ما شعله در بال کبوتر میزند
۴
دوش در بزمت حریفی از زبان شیشه گفت
میخورد خون دل ما هرکه ساغر میزند
۵
چون به خلوت بینمش با کس که میمیرم ز رشک
گر به گرد خانهاش روحالامین پر میزند
۶
میشود چشمی و میگرید به حالش خون دل
در چمن هر گل که قدسی بی تو بر سر میزند
نظرات