
قدسی مشهدی
شمارهٔ ۱۶۱
۱
تا لبت را میل سوی باده و پیمانه شد
باده چون پیمانه از شوق لبت دیوانه شد
۲
دل چو افتاد از سر کویت جدا، شد هرزهگرد
عندلیب یک گلستان جغد صد ویرانه شد
۳
بر گل و شمعم نظر در گلشن و محفل بس است
بیش ازین نتوان وبال بلبل و پروانه شد
۴
تا ابد محروم ماند از لذت دام و قفس
هرکه چون مرغ سرایی، صید آب و دانه شد
۵
بوستان عشق، آب از چشم مجنون خورده است
هرکه بر سر زد گلی زین بوستان دیوانه شد
تصاویر و صوت

نظرات
سید محسن