
قدسی مشهدی
شمارهٔ ۱۶۸
۱
کی غم دهر خراب می نابم دارد؟
لعل میگون تو مایل به شرابم دارد
۲
چاک در سینه فکندم که نهم داغ به دل
فکر معموری این خانه، خرابم دارد
۳
کی برم دست به گیسوی تو چون شانه دلیر
که برت خیرگی آینه، آبم دارد
۴
گفتمش روی ترا سیر که خواهد دیدن؟
گفت این دولت جاوید نقابم دارد
۵
نیستم سوخته آتش گل در گلشن
ناله بلبل شوریده کبابم دارد
۶
ترسم از گریه نباشد چه نمایم یا رب
که تغافلزدن سیل خرابم دارد
نظرات