
قدسی مشهدی
شمارهٔ ۱۷۵
۱
باز تیر ستمت رخنهگر جان که شد؟
دست بیداد تو مخصوص گریبان که شد؟
۲
گشته تاریک مرا خانه دل حیرانم
که چراغ دل من شمع شبستان که شد
۳
سر ز من تافت سوی غیر، ببین کان سر زلف
رهزن دین که بود، آفت ایمان که شد
۴
ما ز گلزار خزان یافته پژمردهتریم
تا گل نازه ما زیب گلستان که شد
۵
باز از دیده قدسی شده خونابه روان
تا دگر ریش دلش تازه ز حرمان که شد
نظرات
سید محسن