قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

شمارهٔ ۱۸

۱

یکی بود به نظر نیستی و هستی ما

تفاوتی نبود در خمار و مستی ما

۲

به می‌پرست مزن طعنه زآنکه کمتر نیست

ز می‌پرستی او خویشتن‌پرستی ما

۳

بود به دیده نادیده برگ کاه چون کوه

بلند قدر نماید فلک ز پستی ما

۴

گذشت موسم اندوه و وقت عیش آمد

رسید نوبت ایام تنگدستی ما

۵

عجب که روز جزا هم توان عمارت کرد

خراب‌کرده عشق است ملک هستی ما

تصاویر و صوت

نظرات