
قدسی مشهدی
شمارهٔ ۱۸۰
۱
نام تو بردم آتش شوقم به جان فتاد
باز این نهفتنی سخنم بر زبان فتاد
۲
طفلی بود که خون دلم خورده جای شیر
هر قطره اشک کز مژه خونفشان فتاد
۳
غوغای رستخیز برآمد ز هر طرف
چشمت مگر به نیمنگه در زمان فتاد؟
۴
در دیدهام خیال تو هرچند سیر کرد
هرجا نظر فکند بر آب روان فتاد
۵
آگه ز حال غرقه به خونان نهای، ای رفیق
کشتی ز موجخیز غمت بر کران فتاد
نظرات
سید محسن