
قدسی مشهدی
شمارهٔ ۱۸۹
۱
سزد چو جلوه حسنت نظارهخواه شود
که صد حیات خضر صرف یک نگاه شود
۲
برد خجالت اگر مدعی بود یوسف
برای دعوی حسنت چو خط گواه شود
۳
دلم برای تو خون و به غیرتم که مباد
ز گریه خون دلم را به دیده راه شود
۴
نظر جدا ز تو در دیده نیشتر گردد
نفس ز هجر تو در سینه برق آه شود
۵
مزن بر اختر بخت من ای فلک پهلو
شبت مباد که چون روز من سیاه شود
نظرات