قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

شمارهٔ ۱۹۳

۱

آیینه ما تا ز رخت عکس نما بود

روی دل خلق از همه سو جانب ما بود

۲

شکرانه وصل تو چو دی جان نسپردیم

امروز ز هجر آنچه کشیدیم سزا بود

۳

با عشق تو روزی که دلم عهد وفا بست

این دیده که امروز رقیب است، کجا بود؟

۴

تا پیکرم از آتش مهر تو برافروخت

چون آینه هرجا که شدم نور صفا بود

۵

چون جور به گرد دل خوبان همه گشتم

چیزی که به خاطر نرساندند وفا بود

۶

ای لاله‌رخان حال دل و دیده چه پرسید

تا بود مرا دیده و دل وقف شما بود

۷

روزی گذرم بر وطن کوهکن افتاد

از تیشه هنوزش به دل سنگ صدا بود

۸

گشتیم بسی در چمن طالع قدسی

آن گل که نرویید در او مهر و وفا بود

تصاویر و صوت

نظرات