قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

شمارهٔ ۱۹۹

۱

ز آب چشم من هر قطره طوفان دگر باشد

به جز دامان صحرا کاش دامان دگر باشد

۲

چو آیی در دلم، هر داغش آتشخانه‌ای بینی

گلی دارم که هر برگش گلستان دگر باشد

۳

ندانم کز کدامین چاک پیراهن برآرم سر

که هر چاک گریبانم، گریبان دگر باشد

۴

نیندازد به سویم تیر کز حرمان پیکانش

به دل هر لحظه زهرآلود پیکان دگر باشد

۵

دلی دارم که چون سیماب اگر صد پاره‌اش سازی

پی بسمل‌شدن هر پاره را جان دگر باشد

۶

دگرگون است احوالم عجب دارم که چون قدسی

دلم را طاقت یک روزه حرمان دگر باشد

تصاویر و صوت

نظرات