
قدسی مشهدی
شمارهٔ ۲
۱
شام خطت گرفته ز صبح آفتاب را
زان روز خوش نمانده جهان خراب را
۲
بر نام هیچکس رقم روز خوش نبود
خواندیم هر دو رو ورق آفتاب را
۳
بیغم نفس نمیکشم و جای عیب نیست
گر دردکش به لای برآرد شراب را
۴
از سوختن منال چو بردی به غم پناه
نسپرده کس به شعله امانت کباب را
۵
ساغر مدد ز باطن مینا طلب کند
صبح است پیر و پیش قدم آفتاب را
۶
قدسی دلم خلل نپذیرد ز حادثات
نتوان خراب کرد سرای خراب را
تصاویر و صوت

نظرات