قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

شمارهٔ ۲۱۹

۱

آهم از پیچیدگی، چون رشته، تن را تاب داد

اضطرابم اشک را خاصیت سیماب داد

۲

گرچه اقبالم ضعیف افتاده، ادبارم خوش است

آسمان روز سیاهم را شب مهتاب داد

۳

{بیاض}

باغبان گویی چمن را ز آب چشمم آب داد

۴

بعد چندین شب که دوش آمد خیالش بر سرم

چشم بیدار مرا بختم صلای خواب داد

۵

نرگسش انگیخت نیرنگی که از یادش رود

زلف اگر یادش ز کار درهم احباب داد

تصاویر و صوت

نظرات