قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

شمارهٔ ۲۲۲

۱

چون کشته نگاه تو سوی کفن رود

جان ز تن برون شده بازش به تن رود

۲

بوی گلاب از نفسش می‌توان شنید

آن را که بر لب از گل رویت سخن رود

۳

جذب محبت است که گلگون عنان خویش

بربوده از سوار و سوی کوهکن رود

۴

زحمت مکش رقیب، که در فصل گل به باغ

بلبل کند ترانه و زاغ و زغن رود

۵

قدسی ترحم است بر احوال آنکه او

از کوی دوست با دل پرخون چو من رود

تصاویر و صوت

نظرات