
قدسی مشهدی
شمارهٔ ۲۵۹
۱
دلم ز کعبه نه محمل نشسته میآید
به دیر رفته و زنار بسته میآید
۲
اگر به کوی تو تا حشر گوش اندازند
صدای شیشه عهد شکسته میآید
۳
نسیم باغ محبت مگر وزید، که باز
به دست دل، گل غم دستهدسته میآید
۴
همای عشقم و پرواز گلشنی دارم
که مرغ سدره در او جستهجسته میآید
۵
رقیب را نبود بهرهای ز زخم بتان
که تیر عشق به دلهای خسته میآید
۶
ز درد هجر چنان دلشکستهام قدسی
که نام دل به زبانم شکسته میآید
نظرات