قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

شمارهٔ ۲۸

۱

به کفر زلفت از آن تازه کردم ایمان را

که تازه ریخته‌ای خون صد مسلمان را

۲

ز حد فزون مکن ای داغ با دلم گرمی

که هیچ‌کس به تواضع نکشته مهمان را

۳

قیامتی ز خرامیدنش بلند نشد

چه نسبت است به قد تو سرو بستان را

۴

شب وصالم اگر رخصت نظاره دهی

چو شمع بر سر مژگان فدا کنم جان را

۵

سرشک من همه‌جا می‌رسد نیم زان قوم

که شسته‌اند ز دامن جدا گریبان را

تصاویر و صوت

نظرات