قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

شمارهٔ ۲۹۲

۱

شد تیره روز خلق، ز عارض نقاب کش

دست نوازشی به سر آفتاب کش

۲

تا فتنه جهان نکند دست و پا دراز

دستی به فرق غمزه حاضر جواب کش

۳

زاهد، خلاف عشق بتان کرده‌ای عمل

بر فعل خویشتن، قلم ناصواب کش

۴

اهل هوس به ما سخن امروز سر کنند

گو ماجرای عشق به روز حساب کش

۵

شاید به خواب، روی نماید خیال دوست

ای چشم تر، سری به گریبان خواب کش

۶

مگذار در تپیدن دل نیم‌بسملم

گو تن دمی چو دل ستم اضطراب کش

۷

پیش از نسیم رفت به منزل، سوار عشق

ای عقل گنده پیر، خری در خلاب کش

۸

پیکان او به دیده‌ات از اشک بسته زنگ

قدسی ترا که گفت که آیینه آب کش؟

تصاویر و صوت

نظرات