قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

شمارهٔ ۳۲۶

۱

تماشای گلی کرد آنچنان محو گلستانم

ک گردید آشیان عندلیبان، چشم حیرانم

۲

دلم خوش رام شد با من، مگر کز ناتوانی‌ها

گمان تار مویی برد ازان زلف پریشانم؟

۳

خیال غمزه‌اش دارد چنان سر در پی دلها

که ناخن می‌زند بر پاره‌های دل به دامانم

۴

مکن در سایه من خواب اگر آسودگی خواهی

که دهقان بر سر ره کرده وقف سنگ طفلانم

۵

ملال‌انگیز باشد صحبت آشفتگان قدسی

ز بس دلتنگ بودم، غنچه شد گل در گریبانم

تصاویر و صوت

نظرات