
قدسی مشهدی
شمارهٔ ۳۳۲
۱
آن بلبلم که ناله بهر قفس کشم
گر غنچه بشکفد، قدم از باغ پس کشم
۲
دست از ستم مدار، که از بیم خوی تو
در روز حشر هم نتوانم نفس کشم
۳
دنبال محمل تو خروشان فتادهام
تا نالهای به روی صدای جرس کشم
۴
تا خار راه هم نشوند اهل روزگار
دامن چو شعله کاش بر این مشت خس کشم
۵
مرغان باغ، شیفته ناله منند
گر نالهای کشم همه در راه قفس کشم
نظرات