
قدسی مشهدی
شمارهٔ ۳۴۶
۱
ما چشم سیه بر شجر طور نداریم
جز لاله درین بادیه منظور نداریم
۲
این طرفه که پیوسته گرفتار خماریم
با آنکه لب از می چو قدح دور نداریم
۳
تا کام دل از خنجر قصاب نگیریم
از دامن او دست به ساطور نداریم
۴
بی روی تو گر آینه گردیم، ملولیم
ور مهر شویم، از تو جدا نور نداریم
۵
در سایه جغد است نشاط ابد ما
آن روز که ماتم نبود، سور نداریم
۶
از حسرت نزدیکی خورشید، هلاکیم
هرچند که تاب نظر از دور نداریم
نظرات