
قدسی مشهدی
شمارهٔ ۳۵۹
۱
ما در صبح طرب، ز آب و گل غم بستهایم
چون کدورت، خویش را بر شام ماتم بستهایم
۲
بس که آمد جای اشک از چشم ما خون جگر
تهمت طوفان خون بر چشم پر نم بستهایم
۳
در حریم درد عشق ما، کسی را بار نیست
ما ز رشک این در به روی هر دو عالم بستهایم
۴
تا نگردد یاربی در دفع درد ما بلند
راه گردون را شب از آه دمادم بستهایم
۵
ما چو قدسی مایه دردیم، راحت عار ماست
بیشتر بر زخم خویش از مشک، مرهم بستهایم
تصاویر و صوت

نظرات