قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

شمارهٔ ۳۶۷

۱

تا دل بر آتش غم جانانه سوختیم

از رشک، جان محرم و بیگانه سوختیم

۲

ما را نه قرب شمع میسر، نه وصل گل

از اعتبار بلبل و پروانه سوختیم

۳

افروختیم در حرم کعبه صد چراغ

تا یک چراغ بر در میخانه سوختیم

۴

خون جگر ز شیشه کشیدیم و از حسد

چون لاله، داغ بر دل پیمانه سوختیم

۵

آتش زدیم در جگر عاقلان ز رشک

زین داغها که بر دل دیوانه سوختیم

۶

خوبان نمی‌شوند به ما آشنا و ما

از اختلاط مردم بیگانه سوختیم

۷

امشب که یاد روی تو مهمان دیده بود

تا روز، شمع ماه به کاشانه سوختیم

۸

کردی به غیر گرمی و شد کار ما ز دست

ما هم به آتش دگری خانه سوختیم

۹

قدسی ز حرف عشق نبستیم لب دمی

عمری دماغ بهر یک افسانه سوختیم

تصاویر و صوت

نظرات