
قدسی مشهدی
شمارهٔ ۳۷۲
۱
اگر دور از دلارای خود افتم
به دست طبع خودرای خود افتم
۲
ز سودای دو عالم باز مانم
زمانی گر به سودای خود افتم
۳
شبم گرم است جا بر آستانت
مباد آن روز، کز جای خود افتم
۴
نگیرد دامنم گر خاک کویت
شوم زنجیر و در پای خود افتم
۵
غریبان را دهم در دیده ماوا
ز غربت گر به ماوای خود افتم
۶
تمنای فلک آن است قدسی
که من دور از تمنای خود افتم
نظرات