
قدسی مشهدی
شمارهٔ ۴۱۶
۱
سینه پیش غم جانانه چه خواهد بودن
پیش سیلاب فنا، خانه چه خواهد بودن
۲
شمع در محفل و گل بر سر بازار نشست
غیرت بلبل و پروانه چه خواهد بودن
۳
از دل ماست پریشانی زلفش، ورنه
سعی باد سحر و شانه چه خواهد بودن
۴
بیحجابانه نهد بر لب هرکس لب خویش
مجلسآرایی پیمانه چه خواهد بودن
۵
اشک گرمم چه عجب گر به نظرها خوارست؟
کشت آتشزده را دانه چه خواهد بودن
۶
گر که با خلق نیامیختهام، معذورم
آشنا با دو سه بیگانه چه خواهد بودن
۷
هیچ در هیچ بود سلطنت روی زمین
اعتبار دو سه ویرانه چه خواهد بودن
۸
کس ندارد خبر یار چو دیوانه عشق
سخن مردم فرزانه چه خواهد بودن
۹
گو کسی گوش مکن بر سخن من قدسی
گفتگوی من دیوانه چه خواهد بودن
نظرات