
قدسی مشهدی
شمارهٔ ۴۲۳
۱
جان چیست کش فدا نکنم از برای تو؟
خاکم به سر اگر نکنم جان فدای تو
۲
پنهان ز غیر، شب همه شب با چراغ چشم
در کوچه تو میطلبم نقش پای تو
۳
پروا نمیکنی و من از نالههای شب
پر کرده گوش چرخ ز دست جفای تو
۴
دل میبری و فکر اسیران نمیکنی
بیچاره آن کسی که شود مبتلای تو
۵
دوش از تو بوی مهر و وفایی شنیدهام
گرد سر تو گردم و مهر و وفای تو
نظرات