
قدسی مشهدی
شمارهٔ ۴۲۷
۱
خوی تو در جفا شکسته
عهدت کمر وفا شکسته
۲
بیگانگی تو خار حسرت
در جان صد آشنا شکسته
۳
تا از جگر که یادگارست؟
خاری که مرا به پا شکسته
۴
آن کس که دلم شکسته، داند
کاین شیشه به مدعا شکسته
۵
بر هرکه کشید تیغ، از رشک
رنگ من مبتلا شکسته
۶
غیرت کش ساغرم، به سنگی
صد جام جهاننما شکسته
۷
یا رب زن نالهام، به آهی
هنگامه صد دعا شکسته
۸
تا بتکده دلم شد آباد
بازار کلیسا شکسته
۹
یا رب که شکستگی مبیناد
آن کس که دل مرا شکسته
۱۰
هرکس که بدید رنگ قدسی
داند که دلش کجا شکسته
نظرات