
قدسی مشهدی
شمارهٔ ۴۲۸
۱
در سینه دل غمین فتاده
خود گو چه کنم، چنین فتاده
۲
از کینه خلق، در هراسم
زان چین که بر آستین فتاده
۳
جز عشق بتان که گیردش دست؟
زاهد که به ننگ دین فتاده
۴
بر گرد لبت بنفشه شد سبز؟
یا مور در انگبین فتاده
۵
در کوی تو آفتاب از شوق
غش کرده و بر زمین فتاده
۶
از دولت عشق، سینه من
چون کوی تو دلنشین فتاده
۷
پروانه طبیعت است قدسی
تا بر دل آتشین فتاده
تصاویر و صوت

نظرات