قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

شمارهٔ ۴۲۹

۱

عاشقی، بر بستر آسودگی پهلو منه

تکیه زن بر شعله در گلخن، به گلشن رو منه

۲

زهر اگر بر لب نهی، چون می بنوش و دم مزن

تیغ اگر بر سر نهی، سر بر سر زانو منه

۳

بر میان زنار جز از زلف ترسایان مبند

طوق بر گردن به غیر از حلقه گیسو منه

۴

کی خبر دارد ز ذوق عاشقی آن کس که گفت

دل به پیچ و تاب زلف و عشوه ابرو منه

۵

عشق اگر خواهی دلا خون خور نهان و دم مزن

همچو قدسی داستانی بر سر هر کو منه

تصاویر و صوت

نظرات